گذرگاه دیوار آتش

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و هدف از ایجاد آن بیان و ابراز عقاید و برخورداری از نظرات و افکار و عقاید بازدیدکنندگان گرامیست.

گذرگاه دیوار آتش

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و هدف از ایجاد آن بیان و ابراز عقاید و برخورداری از نظرات و افکار و عقاید بازدیدکنندگان گرامیست.

علی سنتوری

چیزی نمی گویم. فقط یکی از دیالوگ های گلشیفته فراهانی را در یکی از سکانسهای (علی سنتوری) می نویسم:

از این مملکت خشن دیگه حالم به هم می خوره که همه رو معتاد کرده...

شما چطور ؟ شما حالتون به هم نمی خوره؟ صبح که از خواب بیدار می شین چطوری می تونین صبونه تون رو کوفت کنین؟ چه جوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بهتون خوش می گذره؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

رقص پرواز

اوضاع نابسامان اقتصادی ایران به قدری نامساعد است که حتی اگر کسی بخواهد نماز بخواند روزه بگیرد پاک و سالم زندگی کند و از مواد مخدر و مشروبات الکی و ... هزار و یک جور آلودگی هم خود را حفظ نماید برای ازدواج که حق طبیعی اوست هیچ امکانی ندارد مگر اینکه کنار خیابان چادر علم کند و دختری را بیابد که حاضر شود به این زندگی پر از مشقت تن دردهد.

خدایا ، پیامبران الهی تو کدامیک ریاضت را اساس زندگی قرارداده اند که ما باید به این زندگی پر از  ریاضت تن در دهیم.

ای کاش می توانستیم برقصیم بی اینکه به حرام بودن آن بیندیشیم .ساده تر از آن اینکه ای کاش  می توانستیم بخندیم بی آنکه از شرم رنج دیگران قادر به لبخند زدن هم نباشیم.

ای کاش می توانستیم پرواز کنیم و از این دنیای پر از رنج برای همیشه سفر کنیم.

شستشوی مغزی

راستی که با فکر ماها چه خوب بازی کردند. رو فکر ماها خیلی خوب کار کرده بودند. یادمه کلاس اول دبستان که بودم یه تار موم بیرون نبود. معلم دینی می گفت هرکی یه تار موش بیرون باشه میره جهنم از سقف جهنم آویزونش می کنند.

فقط نه سالم بود. یه دختر بچه نه ساله کلاس سومی . زمان جنگ بود. دلم برای رزمنده ها می سوخت. یه روز صبح به ما گفتند هرکی می خواد می تونه به رزمنده ها کمک کنه پول بده. منم تو جیبم یه ۲ تومنی بیشتر نداشتم اونو دادم. ظهر شد هیچی نخورده بودم چون پولی نداشتم. بعدش چنان دل دردی از گرسنگی گرفتم که نگو.

درست بعد از اون روز تا سه چهار سال دچار سوء هاضمه شدیدی شده بود.